دیروز بچه هایم امده بودند به دیدنم ... بایک نگاه مهربان همان نگاهی که سالها از من دریغ میکردند گریه کردند که دلمان برایت خیلی تنگ شده پدر ..... می خواستم اشکهایشان را پاک کنم اما ... اما نتوانستم فقط نگاهشان کردم انها رفتند ولی سنگ قبرم خیس خیس بود ...
نظرات شما عزیزان:
|
About
Home
|
آپلود عکس - شبکه اجتماعی فیس نما - مجله شب فارسی - سایت عکس باران